ببر کاسپین

تصویر رنگی شده از یک نمونه از ببر ایرانی در اسارت ( باغ وحش برلین ) 1899

ببر در فرهنگ کشور های هند و چین نقش بسیار پر رنگی داشته است . ببر به نوبه ی خود در فرهنگ وتاریخ ایران نقش داشته است .
در ادبیات ما همیشه از ببر به نشانه ی شجاعت ونیرو مندی یاد می شده است .
فردوسی در اثر جاودانه ای خود (( شاهنامه )) از عنوان ببر کم و بیش استفاده کرده است.
ببر مازندران ، هیرکانی و کاسپین نام هایی هستند که برخی مرد در برخی نقاط از این نوع کلمات استفاده می کنند .
ببر گربه سان اساطیری ایران زمین و کشور های آسیای مرکزی و غربی بوده است که حدود نیم قرن پیشمنقرض شده است و در ناحیه ی گسترده ای از چین تا دریای سیاه می زیسته است .

در نمایش های معروف روم باستان ، از ببر هیرکانی برای جنگ با پهلوانان استفاده می شد .
تا حدود قرن هفدهم آشنایی بیش تر دنیای غرب با همین ببر هیرکانی بوده است وچندان اطلاعاتی ببر های هندوستان نداشته و شاید به همین علت است که شکسپیر در داستان مکبس از ببر مازندران سخن می گوید .
آخرین ببر کاسپین در گلستان دیده شد که افراد محلی به آن (شیرسرخ) می گفتند که در سال 1338 در جنگل های گلستان ، در منطقه مینو دشت به دست تهدادی شکارچی محلی کشته شد .
از ببر کاسپین تنها یک نقاشی و چند عکس و پوست بر جای مانده است .
پوست ها نشان می دهند که این ببر رنگ روشن تر از ببر بنگال داشته و تا اندازهای نارنجی مایل به قرمز و نوار های عرضی آن منظم تر و به تعداد بیش تر بوده است .
مو هی ببر کاسپین بلند تر و پر پشت تر از ببر بنگال وکوتاه تر از ببر سیبری بوده است .
ببر کاسپین مارال ،گراز، شوکا ، خرگوش، پرندگان، خزندگان وگربه ی وحشی و هنگام گرسنگی گاو و گاومیش شکار می کرده .
شکار بی رویه ، خشک کردن نیزار ها و مرداب ها برای کشاورزی ، باغداری و خانه سازی ، از بین رفتن جنگل های جلگه ای سبب نابودی ببر در ایران شده است .
ببر کاسپین از تیره های بسیار نزدیک به ببر سیبری بوده واین دو تیره، تنها حدود ده هزار سال است که از هم جدا شذه اند .
بررسی دی ان ای بقایای ببر کاسپین ومقایسهی آن با ببر سیبری نشان می دهد که 1/0 ، |ن آن ها با هم تفاوت دارد ، و هردو از یک زیرگونه بوده اند . همین امر احتمال ببر کاسپین به چرخه ی طبیعت را قوت بخشیده است